صفحه اصلی خواب و رویا آگاهی در بیداری و رویا
آگاهی در بیداری و رویا

آگاهی در بیداری و رویا

0
60

حال به پستی میرسیم که مدت ها قبل قولش رو به شما داده بودم ، آگاهی در بیداری و رویا …

این رو به خوبی میدونم که تعریف درستی از آگاهی در بیداری و رویا در ذهن ما وجود نداره ، هر یک برداشتی از این قضیه داریم و اکثرآ با این معقوله آشنا نیستیم ،اما جای نگرانی نیست ،  شما با خوندن این پست با آگاهی در بیداری و سپس آگاهی در رویا آشنا خواهید شد ، و همچنین تکنیک هایی تجربی رو برای شما عرض خواهیم کرد تا بتونید این آگاهی رو در رویاهاتون هم تجربه کنید … با ما در ادامه مطلب همراه باشید …

اگاهی در بیداری و رویا

آگاهی در بیداری :

به واقع ما چه چیز رو میتونیم آگاهی در بیداری نام گذاری کنیم ؟ اینکه بیدار باشیم ؟ اینکه نخوابیم ؟ اینکه همش به خودمون بگیم من آگاهم ؟ نه ، به هیچ عنوان …

شاید ساده ترین تعریف برای آگاهی در بیداری این باشه : من میدونم که به چه علت در این زندگی جریان دارم و همچنین میدونم به چه علت باید زندگی کنم .

حالا این سوال رو از خودتون بپرسید ، میدونید به چه علت به این زندگی پای گذاشتید ؟ یا میدونید به چه علتی دارید زندگی میکنید ؟

هر یک از ما بهر هدفی به این دنیا اومدیم و همچنین هر یک در شرایطی متفاوت به زندگی خودمون ادامه میدیم ، اما به قول بچه ها گفتنی چطور تر توی قضیه رو در بیاریم ؟  چطور بفهمیم وظیفه ی ما در این دنیا چیه ؟ در جوابش باید بگم ، هر یک از ما نسبت به تلاشی که در راه خود شناسی داریم ، از دانش بی اندازه اون سهم میبریم … اما بسیاری از ما انسان ها بعد از پای نهادن در این دنیا ، علت اومدن به این دنیا رو فراموش میکنیم ، در سن نوجوانی درگیر شیطنت هامون هستیم و در سن جوانی در گیر تخلیه کردن انرژی ها و خوش گذرونی ها و ادامه تحصیل و وای به روزی که ازدواج کنیم  …. اون موقع هست که از این ازدواج  یک کوه در مسیر خود شناسی میسازیم و همین باعث میشه بعد از ازدواج قید خود شناسی رو بزنیم … گه گداری که کارمون پیش خدا گیر کنه دست به دعا میشیم و بعد از حل شدن مشکلمون دوباره به دامان دنیا چنگ میزنیم … اما و اما … تا زمانی که زنده هستید  و نفس میکشید … امید ها باقی هست … چون اگر کار دنیا با ما تمام شده بود تا به حال رفتنی شده بودیم … پس هم من کاری برای انجام دادن دارم و هم شما …

کار من و شما اینه :

پله ی اول : این سوال رو از خودتون بپرسید : من که هستم ؟

بعد از مطالعه این پست جلوی آینه برید ، ما معمولا زمانی که جلوی آینه میریم یا موهامون رو شونه میکنیم ، یا کرمی چیزی به صورت میزنیم … اما این بار خودتون رو خوب نگاه کنید، آیا شما می دونید کی هستید ؟ به واقع زمانی که چهره خودمون رو نگاه میکنیم ، اگر اسم خودمون رو صدا بزنیم ، میتونیم خودمون رو بشناسیم؟ اگر می دونید کی هستید ، اگر میدونید خصوصیات اخلاقی شما چی هست ، اگر میدونید نقاط ضعف و قدرت شما در چی هست ، اگر قبول دارید شما هم اخلاق های بدی دارید ، شما هم ضعف هایی دارید پس شما میدونید کی هستید … اما اگر نمی دونید ، یعنی پله ی اول رو طی نکردید .

پله دوم : اشراف بر این موضوع که مادیات متعلق به شما نیستند ، شاید بخواین موضع گیری کنید که چرا همچین حرفی میزنی ، اما آیا غیر از این هست که ما بدون هیچ لباسی به این دنیا میایم و بدون هیچ لباسی از این دنیا میریم ؟ پادشاهان هم چیزی با خود نبردند ، پس مادیات در این دنیا چیزی مانند قرض در دستان ما هستند ،مثل چرک کف دست ، میان و میرن . خداوند روزی انسان ها رو در زمان های خاص کم و زیاد میکنه ، که در پست علی اسکانیا و حباب ها این موضوع رو به خوبی ثابت کردیم . از مادیات استفاده کنید ، اما به مادیات وابسته نباشید .

پله سوم :ذهن خودتون رو کنترل کنید ، ذهن شما مانند موجودی میمونه که باید افسارش رو در دست گرفت تا در مسیر درستی از اون استفاده کرد ، خیالات الکی ، توهمات بی جا ، بیش از حد حضور داشتن در شبکه های اجتماعی ، طمع ، خودستایی ، شهوت ، غرور ، همه و همه نشآت گرفته از من ذهنی شما هستند ، من ذهنی خودتون رو به خوبی کنترل کنید ، نذارید اون شما رو کنترل کنه ، من ذهنی شما در مشاجره ها میخواد بگه حق با منه حتی اگر حق دار نباشه ، میخواد که هیچ جا کم نیاره چون از شما یک بت ساخته، میخواد خودش رو برتر از دیگران بدونه و … همه این ها باعث انحراف نا آگاهانه بعد معنوی شما میشه … ذهن از روی خود ستایی های فراوانی که داره رفته رفته انسان رو به انحراف و عدم آگاهی میکشونه، و به همین علته که شما از آگاهی حقیقی دور میکنه . شما برای کنترل ذهن تمرینات سکوت رو انجام بدین، و خواستار این باشین که حق و نور الهی روشن گر راه شما باشه ، ما تمرینات سکوت رو انجام میدیم تا ذهن خودمون رو به ثبات و آرامش برسونیم ، که به واسطه این آرامش بتونیم از ذهن در مسیر خود سازی و خود شناسی استفاده کنیم ، همچنین سکوت باعث میشه که جریان الهی در بدن ما و درون ما جاری بشه ، به نوعی هماهنگی خاصی رو بین ما و خداوند ایجاد میکنه. تواضع ، عدم غرور بیجا ، احترام ، بخشش ، عشق و محبت رو جای گزین خواسته های من ذهنی خود کنید…

پله چهارم :مطالعه رو از دست ندید ، مطالعه کنید و مطالعه کنید ، به خصوص از کتاب هایی که دروس معنوی رو به شما آموزش میدن ، مطالعه موردی هست که توسط اساتید باطنی به کرار به سالکان راه حقیقت گوش زد شده ، با مطالعه کردن ما از حلقه دانش محدود خود بیرون میایم و به سمت دانش بالاتری حرکت میکنیم ، علاقه ای به مطالعه ندارید ؟ این همون گفته های من ذهنی شماست ، من ذهنی ما مدام در ذهن ما این جمله رو تکرار میکنه : تو کتاب ها چیز به درد بخوری پیدا نمیشه ، خودت همه چیز رو میدونی… اما زمانی که این حصار ذهن رو بشکنیم و از خداوند تقاضای دانش برتر رو داشته باشیم ، اون وقته که کتاب های بسیار ارزشمندی از طریق های مختلف خودشون رو به ما نمایان میکنند ، و با مطالعه این کتاب ها ما شاهد این خواهیم بود که بعد  فکریمون روز به روز بازتر میشه و بینش ما نسبت به محیط پیرامون به شدت افزایش پیدا میکنه . و این هم باز یعنی آگاهی در بیداری …

البته من به مواردی از آگاهی در بیداری اشاره کردم، چون اگر بخوام تمام موارد رو شرح بدم شاید سی صفحه ای بشه ، پس تمام این نکات این نیست ، پاکی ، راستی ، صاف بودن ، بخشنده بودن ، کینه ای نبودن ، متواضع بودن ، اهل عبادت بودن ، دست خیر داشتن ، همه و همه نشان از چی داره ؟ نشان از اینکه شما میدونید به چه علت به دنیا اومدین و دارید به سمت خداوند و صفات خداوند حرکت میکنید .

اما چطور بفهمیم وظیفه ی ما در این دنیا چیه ؟ عجله نکنید ، این رو هم مورد بررسی قرار میدیم …

متنی که در بالا خوندید ، کمی طولانی شد ، اما اگر این نکات رو به شما نمیگفتم و میخواستم تنها بر روی آگاهی در رویا بحث کنم ، شما بعد از انجام تمرینات به هیچ جوابی نمی رسیدید ، چون در صورت وجود آگاهی در بیداری خود به خود آگاهی در رویا هم کسب میشه …

حال بریم سر بحث آگاهی در رویا :

نفس انسان در هنگام خواب ، رفته رفته از عالم خارج به عالم درون حرکت میکنه ، و هر چقد فراغت از عالم ماده در نفس بیشتر باشه ، اتصال نفس با عالم درونی بهتر و شفاف تر میشه .

به این نکته خوب توجه کنید ، همون طور که از نظر علمی ثابت شده ، ذهن انسان بعد از خواب همچنان فعاله و به فعالیت خودش ادامه میده ، از این رو درگیری های فکری ، تعلقات دنیایی ، مشغله های کاری ، توهمات زاده ذهن ، تمامی این ها باعث میشن تا شخص در هنگام خواب ، تنها در ذهنیات خودش سیر کنه ، و هیچ پیوندی با عوالم بالا نداشته باشه ، به عنوان مثال یکی از دغدغده های فرد خریدن ماشین برای خودش هست ، زمانی که در شب های متوالی این جوون در خواب هاش ماشین رو میبینه ، به معنی این نیست که در آینده ماشین میخره ، این خواب یعنی ، در گیری فکری تو(ماشین) ، مانعی برای دست یابی به دنیای درونی  هست …  

با آروم کردن ذهن ، شما در هنگام خوابیدن ، مشغله ی فکری نخواهید داشت و تا حدی ذهن رو کنترل کردید تا بتونه به عوالم بالا  سفری داشته باشه ، اما مدت زمانی که میشه خواب های معنوی دید ، بسیار کمه ، زمان خواب دیدن انسان ها در طول شب ، چیزی حدود یک ساعته ، که این یک ساعت تقریبا تقسیم بر چهار میشه ، چرا ؟ چون انسان زمانی که میخوابه ، کم کم از خواب سبک به سمت خواب سنگین پیش میره ، و سپس دوباره به هوشیاری نزدیک میشه ، زمانی که به این نقطه رسید خواب ها شروع میشن ، این نقطه رو REM یا نقطه ی رِم می نامند ؛ انسان در هنگام خوابیدن ، تقریبا چهار بار این نقطه رو طی میکنه، اما اگر ذهنی نا آروم داشته باشیم و در عدم آگاهی باشیم این لحظات کم در خدمت دنیای داخلی ذهن و خیالات و تصورات ساخته از اون قرار میگیره ، چون ذهن مجالی به ورود به عوالم بالا رو به بعد معنوی خودش نخواهد داد . اما اگر ذهنی آروم و کنترل شده و آگاه داشته باشیم در این مدت موفق به مکاشفه خواهیم شد . انسان هایی که خواب های سنگینی دارند و خواب هاشون رو به یاد نمی آرن ، به نقطه ی رِم REM در خواب هاشون نمیرسند .

بار ها شده در بیداری پر از خطا و عدم آگاهی بودیم ، پر از نا امیدی و خیالات وهمی بودیم ، و قبل از خواب از خداوند خواستیم که به ما چشمه ای رو نشون بده تا به سمتش حرکت کنیم ، اما هیچ خوابی ندیدیم و فردای اون روز از خداوند نا امید شدیم و به خود گفتیم ، خدا من رو دوست نداره ، به من اهمیت نمیده ، اما غافل از اینکه ما دارای اختیار هستیم و خداوند برای اختیار ما ارزش قائله و به این قدرت اختیار ما احترام میذاره ، زمانی که ما من ذهنی خودمون رو پیش قدم کردیم و تنها به گفته های بی حساب کتاب اون گوش میدیم ، به طور حتم در رویا هم خواسته های من ذهنی رو مشاهده خواهیم کرد . و مشکلی که در اکثر ما جوون ها وجود داره اینه که نسبت به دنیای بیداری خودمون بی اهمیت هستیم ، کتاب ها یا نکاتی که در بیداری خودشون رو به ما نمایان میکنند رو نمیبینیم ، و تنها منتظریم که در رویا تجاربی رو کسب کنیم .که این یک اشتباه هست  ، تا زمانی که در بیداری آگاه نشیم ، در رویا آگاهی نخواهیم داشت .

حال چند نکته برای کسب راحت تر آگاهی در رویا :

برای یاد آوری بهتر خواب ها و همچنین کسب آگاهی در رویاها نکات زیر رو انجام بدین .

نوشتن خواب ها : ابتدا خواب های خودتون رو بنویسید ، باعث میشه نکات مهم خواب ها رو به یاد بیارید و همچنین قدرت یاد آوری خواب هاتون بالا میره .

هماهنگ کردن روز ها : سعی کنید روز های خودتون رو به ثبات و هماهنگی برسونید ، به عنوان مثال اگر امروز نماز رو سر وقت میخونید ، فردا طوری نشه که نمازتون قضا بشه یا اصلا نماز نخونید ، اگر امروز ذکر میگید ، فردا هم ذکر رو ادامه بدید ، اگر امروز رو غیبت نکردید ، فردا رو هم غیبت نکنید و مثال های دیگر …با این روند ، شما آگاهی در رویا رو خیلی راحت تر و بهتر تجربه خواهید کرد  ، هماهنگ کردن روزهاتون از درجه اهمیت بالایی بر خورداره …

تلقین به خود : زمانی که میخواین بخوابین و یا در طول روز ، به خود تلقین بدید که من در رویا آگاهی رو به دست میارم ، من در رویا میدونم که خواب هستم ، این رو در روز و قبل از خواب بار ها و بارها به خود تلقین کنید … این باعث میشه سنسور های مغز شما فعال بمونه و در کسب آگاهی در رویا به شما کمک میکنه .

پرسش از خود : تا زمانی که بیدار هستید که هیچی ، اما زمانی که میخواین بخوابین به خودتون بگین من الان دارم میخوابم ، پس از الان به بعد هرچی ببینم رویا خواهد بود ، پس من در رویا این سوال رو باید از خودم بپرسم ، آیا خواب هستم ؟ زمانی که شما در رویا این سوال رو از خودتون بپرسید ، سریع متوجه خواهید شد که خواب هستید یا بیدار …

اما یک سوال ؟ ما این همه زحمت بکشیم که چی بشه ؟ کسب آگاهی در بیداری و رویا به چه درد ما میخوره ؟

اگاهی در رویا به شما کمک میکنه که اکثر خواب های خودتون رو به یاد بیارید ، همچنین مکاشفه های شما بی ثمر از یاد نخواهد رفت ، چه بسا نکات بسیار مهمی در مکاشفه ها توسط اساتید به انسان گوش زد میشه … همچنین میتونید رفته رفته سوالات خود رو از اساتید باطنی بپرسید …

و همون طور که در ابتدای این پست خدمت شما عزیزان عرض کردم ، شما باید دو چیز رو درک کنید ، اینکه چرا به این دنیا اومدید ، و اینکه وظیفه ی شما در این دنیا چیه ؟

با کسب خود آگاهی در بیداری و رویا ، حال زمان این میرسه که درخواست های خودتون رو از خداوند آغاز کنید ، شکر گذاری ها رو به عمل بیارید ، آرامش رو حس کنید ، یکی شدن با خداوند رو حس کنید ، شما تجربه خواهید کرد که دیگه مثل قبل ها اسیر من ذهنی خودتون نیستید ، آگاهی رو حس می کنید ، سپس از این آگاهی در پیش برد مسیر معنوی خود بهره ببرید … از خداوند و خرد کائنات بخواهید که شما رو به اون مسیری که باید و لازمه ی زندگی شما و اطرافیان شماست هدایت کنند … مسیر شما رو برای رسیدن به خود شناسی هموار کنند و شما رو در این راه تنها نذارند … و همچنین در خواست کنید که وظایف نا تمومی رو که سال های ساله انجام ندادید رو به شما یاد آوری کنند . از این پس باز هم به اشتباه فکر نکنید همه چیز باید در رویا به شما نشان داده بشه ، بلکه همینطور که گفتم هم به زندگی بیداری خود توجه کنید و هم به رویاهای خود ، توجه به این دو میتونه شما رو به راحتی به اون مسیری که شایسته شماست برسونه.

با این روند شما علت زنده بودن خودتون رو نیز پیدا خواهید کرد ، البته این تنها راهش نیست ، اما یکی از راه ها همینه .

احتمال میدم که بعضی از شما عزیزان در پیدا کردن نشانه های زندگی دچار مشکل باشید ، یا اون نشانه هارو نشناسید ، از این رو خوندن کتاب کیمیا گر نوشته پائولو کوئیلو رو به شما پیشنهاد میکنم ، این کتاب رو من مطالعه کردم ، این کتاب توسط یکی از دوستان به من هدیه داده شد و به کمک این کتاب من تونستم نشانه های زندگی رو بشناسم … به شما هم پیشنهاد میکنم برای درک نشانه ها خوندن این کتاب زیبا رو از دست ندید .

کتاب کیمیاگر حال در بخش دانلود (جدول برچسب ها) در دسترس شما برای دانلود قرار داره.

و اما مهم ترین نکته : تمرینات سکوت رو حتما انجام بدید ، و نخواین که یک هفته ای یا دو هفته ای به آگاهی در بیداری و رویا به طور کامل دست پیدا کنید ، بلکه از جمله صابرین باشید و توکل به خدا کنید …

چون شما حرکت میکنید ، در خواست میکنید ، طبق درخواست شما نشانه ها از جای جای جهان به سمت شما توسط خرد کائنات حرکت میکنند ، سپس مقدور میشه تا هر یک از نشانه ها رو در روزی مقرر پیدا کنید ، سپس باید اون نشانه ها رو دریافت کنید و پی گیر اون نشانه ها باشید و … این روند نیازمند زمان های بسیاره ، زندگی کنید و از زندگی لذت ببرید ، در کنار این زندگی زیبا ، رفته رفته دانش معنوی رو هم کسب کنید … یک شبه عابد شدن امکان پذیر نیست ، شما هم یک شبه به جایی نمیرسید ، بلکه مسیر معنوی یک مسیر بی پایانه …. بی پایان اما دل چسب و سراسر عشق … عشقی تمام نشدنی …

هدایت ها با خداست ، امید وارم که این پست هم برای شما مفید واقع شده باشه . در پناه خداوند باشید .

شهاب دلفان آذری 7 سال است که چشمانم با نگاه دیگری به دنیا باز شده است. شاید بتوان گفت 7 ساله ام. زندگی توامی از عشق و شوق تسلیم بودن در برابر خدایی است که آفریننده ی عشق است. رفته رفته تعالیم و مفاهیم بالاتری را کسب میکنیم. در یادگیری مطالب کوتاهی نکن. زمان همیشگی نیست. یک روز وقت رفتن من و تو نیز می آید. آن زمان سرنوشت ساز است. بگذار رو سفید باشیم. دنیا از آن چیزی که در ظاهر می بینی بسیار عمیق تر، با ارزشتر و معنوی تر است. تنها کافیست که بخواهی خدایت را بشناسی. اگر شاگرد حاضر باشد. استاد نیز حاضر میشود.

دیدگاه(۶۰)

  1. سلام خسته نباشید.یه سوالی خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده.آیا ما در خواب می تونیم یه نفر دیگه رو ببینیم به صورتی که اونم در خوابه و داره ما رو تو خوابش می بینه؟منظورم اینه که دو نفر در خواب هدیگه رو ببینن و باهم ارتباط برقرار کنن.این امر ممکنه؟و به آگاهی در رویا ربط داره؟چطور می تونیم بفهمیم فردی که در خواب می بینیم واقعی هست یا ساخته ذهنه؟ممنون میشم جواب همه سوالاتم رو بدید.و اگه این یک امر ممکنه چطور میشه انجامش داد؟اگر تجربه ای در این خصوص دارید لطف کنید توضیح بدید.تشکر

    1. سلام به شما مینو عزیز.
      اینکه دو نفر در خواب هم دیگر را ببینید و هر دو هم بندانند که دیده میشن امکان پذیر هست.
      اما و اما …
      این زمانی مقدور هست که هر دو دارای آگاهی و روشن بینی یک سان باشن.
      که این مورد چندین بار پیش اومده.
      اما در مورد سوال دوم باید به چهره اشخاص در رویا دقت کنید. به عنوان مثال در یک رویا مادر خود را می بینید. به چهره مادر خود دقت کنید. اگر دقیقا چهره خود مادرتان بود یعنی اینه رویا درسته اما اگر شما تنها گمان میکنید که مادرتان هست و یا اینکه چهره دارای نقص هایی هست، یعنی اینکه خواب شما ساخته ذهن است.

  2. با سلام و خسته نباشید .من این تکنیک رو انجام دادم و وقتی خواب بودم توی خواب به خودم میگفتم من خوابم و آگاهم ولی به محض گفتن اینا انگار که یه دفعه از عالم خواب میپرم بیرون ولی با وجود اگاه بودنم هیچ اختیاری از خودم نداشتم،فقط حس میکردم که خوابه و صدام توی خودم میپیچید که میگفتم این خوابه و من آگاهی کامل دارم که الان خوابم.و اینکه همون مدتی که خواب بودم و آگاه بودم که خوابم تو چندتا صحنه ی مختلف بودم که فقط نظاره گر بودم ،یکیش که یادم میاد اینه که جنازه ی مادرم رو توی اتاقش دیدم که رو زمین افتاده اون لحظه چون میدونستم خوابه اصلا ترس و ناراحتی نداشتم و به خودم گفتم این خوابه و همون موقع بیدار شدم ولی بعد خیلی نگران شدم که شاید جز خواب هایی باشه که رویای صادقه و از آینده هستند و فکرمو مشغول کرد،اولین بار بود که سعی میکردم توی خوابم آگاه باشم و با دیدند این رویا خیلی بهم ریختم

    1. سلام به شما خانم سمیه ، لطفا شما از این پس در مورد آگاهی در بیداری و رویا و همچنین قدم برداشتن برای ورود به دنیای خواب ، عملی رو انجام ندید .
      شما فقط مطالب مربوط به خواب رو مطالعه کنید تا بینش لازم رو داشته باشید . برای رسیدن به دنیای خواب ، تلاش لازم نیست، شرایط که محیا بشه ، همه چیز توسط استادان درون مدیریت میشه و پیش میره.
      علاقه به مباحث خواب و رویا و سفر روح در شما رو درک میکنم . اما ازتون میخوام که تمامی پست های وب سایت رو از اول به اخر و یا از اخر به اول بخونید . تمامی پست ها …
      در مورد خوابتون هم ، خوابتون پرداخته ی ذهنه ، نگران نباشید .

  3. سلام خانوم جویا آقا شهاب سوالی داشتم
    آیا نظم و انضباط هم میتونه موثر باشه تو راه معنوی؟
    چون من تو مراقبه سکوتم یه صدا شنیدم “این چه مدل موییه که تو داری” بعد چن روز پیشم تو خواب کارنامه دستم بود همه نمره هام تقریبا خوب بود اما انضباطم کم بود دلیلشم بهم گفتن دیر رسیدن
    من سنی نیستم که با درس و کارنامه سروکار داشته باشم..خودم حدس میزنم دیر خوندن نمازام و اشفته بودن محیط دور و ورم بی تاثیر نبوده
    با سپاس

    1. سلام دانیال عزیز ، حدس شما درسته ، پاکیزگی ، انضباط ، مرتب بودن ، خودش خیلی مهمه . سنگین و رنگین گشتن هم خیلی مهمه . نماز اول وقت هم که همیشه توصیه شده .

  4. سلام…مطالبتون عالی هست …هیچ وقت فکرنمیکردم ب جوابام برسم…اوایل که برام پیش اومده بودوناشناخته بوداگاهی درخواب وازبعضی به اصطلاح اساتیدسوال میکردم میگفتن فکرکردی کی هستی؟؟؟توهم زدی اینهامال بزرگانه……ولی الان که اینجام ومطالبتونومیخونم خیلی خوشحالم …ومیدونم این دلیل خوبیه انسان نیست بلکه کمک خداست برای کسانیکه طالب هدایت اند و این ماهستیم که تااخربایدازش کمک بخواییم واین خوابهابرای ماتوهم خوب بودن نزنه….همش خداست منشاخیروخواست ما.

    1. سلام به شما خانم قاسمی ، خوشحالم که مطالب برای شما مفید بوده ، اینطور که پیداست با شوق بسیاری دارید مطالب رو دنبال میکنید ، در یک روز چندین مطلب رو خوندید . ان شاالله این سایت بتونه نیازهای شما رو برآورده بکنه و راهنمای شما در مسیر خداوند متعال باشه . شاد و تندرست باشید .

  5. با سلام برای من هم چندین بار این اتفاق افتاده که در خواب میخاستم پرواز کنم نشده یا مثلا تو خواب به کسی که میشناختم گفتم منو ببر پیش فلانی ونبرده ومن مطمئن هستم اینها رو درخواب شبانه دیدم

    1. هم دم عزیز ، موضوع پرواز در خواب به عوامل زیادی بستگی داره ، از جمله سطح فکر انسان ، ازاد اندیشی انسان ، درست اعمال بودن انسان و هر چقدر خصایص خوب انسان بیشتر باشه و انسان بزرگ تری باشه ، در عالم رویا پرواز بیشتری رو تجربه میکنه ، همچنین انسان هایی که به مادیات توجهی ندارن ، بهتر هست .
      اما به علت دیگه ای هم مربوط هست ، اون هم اینکه ما انسان ها نمی تونیم و بلد نیستیم چگونه در خواب حرکت کنیم و یا درخواس های خودمون رو عنوان کنیم . درخواست ها باید با استفاده از فکر باشه نه زبان ، ما باید فکر کنیم که داریم پرواز میکنیم ، نه اینکه عنوان کنیم که میخوایم پرواز کنیم .

  6. سلام

    چند وقت پیش من خواب دیدم با آگاهی کامل که خوابم و در اون خواب سیاهی ها به شدت آزارم دادند و طوری اون خواب شفاف بود و آگاهی ذهنم بالا بود که اصلا نمیتونم اتفاقاتی که افتاد رو فراموش کنم و ترس عجیبی از اینکه دوباره این اتفاق بیفته دارم
    با اینکه میدونستم خواب میبینم و برای فرار سعی کردم محیط خواب رو عوض کنم و یا پرواز کنم و بخوابم تسلط پیدا کنم به هیچ وجه نتونستم و فقط خدا بود که منو نجات داد

    من سوالی دارم خدمتتون
    اگه تو بیداری برای محافظت از خودمون آیت الکرسی بخونیم و همزمان با اون خوندن تو ذهنمون تصور کنیم که نوری سفید دور همه بدن ما حلقه زده و هر موجود خبیثی که بخواد بهمون نزدیک شه با یه انرژی مغناطیسی شدید پرت میشه و این کار رو با تجسم این تصور مرتب انجام بدیم آیا تو خواب اگه سیاهی ها بهمون نزدیک بشن و آیت الکرسی بخونیم امکان داره این اتفاق بیفته و اونا دیگه نتونن بهمون آسیب بزنند یا لمس کنند ذکر گفتنام تو خواب بر روی اینا اثری نداره ?? واقعا چرا ???
    دومین سوال
    آیا اگه سیاهی در اطراف ما زیاد باشه بالا بیست نفر
    بر تسلط ما بر خواب اثر میذاره ? مثلا در حالت یه آگاهی در خواب به علت حضور اون ها نتوانیم به جریان خواب تسلط پیدا کنیم ?? حضور اونا انرژی ما رو کم کنه
    می خوام بدونم وجود اون ها باعث تسلط نداشتن در خوابی که با هوشیاری کامل میبینیم میشه یا ترس و استرس و عدم تمرکز مون ??
    چون واقعا سعی کردم از قدرت ذهنم استفاده کنم ولی نشد در حالی که باور داشتم میشه و این برام سواله چرا نشد
    ???
    من از آگاهی داشتن در خواب میترسم چون خیلی همه چی واقعیه و و هر اتفاقی که برات بیفته یادت می‌مونه
    انگار که واقعی باشه
    اما از طرفی سیاهی ها از اینکه ازشون بترسم خوشحال میشن
    اونا می خوان ثابت کنند قدرت برترند
    حتی گاهی منو مجبور می کنند که بگم ازشون میترسم
    برای همین از ترس خودم بیزارم و نمی خوام ازشون بترسم حس میکنم با ترس من اونا قوی تر میشن

    راستی یه سوال دیگه یادم اومد
    آیا در حالت آگاهی در خواب روح ما از آینده خبری داره?

    لطفا منو ببخشید بابت سوالهای پی در پی و گیج کننده
    مرسی ممنونم

  7. سلام.من تا حالا دوبار در خواب احساس کردم که دارم خواب میبینم از اونجایی که خوابم قشنگ بود و همیشه خوابم دوسدارم سعی میکردم از خواب بیدار نشم اما مثل اینکه باید بیدار میشدم و بیدار شدم.این موضوع به یکسال پیش برمیگرده .امیدوارم بتونم با کارایی که پیشنهاد میدین به اگاهی برسم .با تشکر

  8. سلام و عرض ارادت تما م با زحمتهای ما میبخشید خسته یتا ن میکنیم دیروز که برای با اول به شما ایمیل زدم شب خواب دیدم یک صفحه ای نفهمیدم از جنس سنگ بود یا از پارجه بزرگ به رنگ درخشانی غروب افتاب رویش مینوشتند رو به قبله با وضو بخوابید وکا منت ها یتا ن را با وضو بنو یسید فقط همان نوشته ها تا بیدار شدن جلوی چشمم بود نوشته های دیگری اگر بود یا دم نمیا دتوی بیداری هم بیشتر با وضو هستم و همیشه ایه های قران و ذکر میخونم تا حالا ندیده بودم توی خواب یک چیز فقط جلوی چشمم با شد ممنون میشوم راهنما ییم کنیید

    1. سلام به شما دوست عزیز ، شما یک مکاشفه رو تجربه کردید ، مکاشفه ی معنوی ، پیام هم این بوده که رو به قبله و با وضو بخوابید . حالا اینکه گفته کامنت هایتان را با وضو بنویسید ، فکر میکنم کمی ذهن در این قسمت خواب اختلال ایجاد کرده ، اما در کل شاید منظور از سخن گفتن از خداوند بوده. با دیدن این خوابی که شما دیدی ، من هم از امشب رو به قبله و با وضو خواهم خوابید تا از برکاتش آگاه بشم . ممنون از شما .

  9. پدرم در اومد خواب اگاه نشدم . ولی هرچی دلتون بخواد درباره خواب اگاهی میدونم. کـــــــــــمـــــــــکـــــــــــــ

    1. خلوص نیت داشته باش ، دلت و افکارت رو نسبت به همه و خودت صاف و صاف تر کن ، مشغله ذهنی رو کم کن ، عالم با عمل باش ، اون وقت کسب میشه داداش گلم

  10. سلام آقا شهاب
    این آگاهی در خواب و اینکه بفهمیم بیداریم چقدر از خواب های مار رو شامل بشه؟ مثلا ممکنه ما به مرحله برسیم که در هر خواب بفهمییم بیداریم؟
    آیا اونوفقت ممکنه منجر به برون فکنی روحمون بشه؟ شما تجربه برون فکنی داشتین؟
    در مورد خواب هایی که بیتر شبیه یه فیلم هستن و ما در خواب حس می کنیم داریم یه فیلم می بینیم چی می دونید؟
    با سپاس

    1. سلام ، میشه گفت هر چی دل ما صاف بشه ، چشم ما پاک بشه و انسان آگاه تری بشیم ، خود به خود آگاهی ما در خواب هم بالاتر میره ، حال اگر همه اینا باشه و ارامش ذهنی نباشه ، درگیری فکری داشته باشیم ، اگاهی در خواب ما کاملا از بین میره . عواملی که در این موضوع دخیل هستند بسیاره .
      برون فکنی نگیم / بگیم سفر روح بهتره ، سفر روح خود به خود در خواب توسط اساتید به ما اموزش داده میشه اگر لازم باشه به اون مرتبه برسیم .
      همچنین انسان اگر به اون درجه لازم برسه خود به خود سفر روح رو تجربه میکنه . البته باز میگم اگر درگیری فکری و وابستگی دنیایی و مشغله ذهنی باشه سفر روح و خواب ها دچار مشکل میشن . در مورد خواب هایی که شما بر اون ناظر هستید کاری از دستتون بر نمیاد ، فقط باید نگاه کنید و بعد ببینید معنی داره یا نه . ذهنی هست یا غیر ذهنی .

  11. سلام به همگی و آقای شهاب
    من گاهی در خواب متوجه می شم که خواب دارم می بینم و بعد طبق گفته شما و یکی دیگه از دوستانم مشغول جستجوی اطراف و دقت به پیرامونم میشم …همیش اولین کاری که می کنم پرواز و رفتن روی دیوار و بام خونه هست تا بهتر اطراف رو ببینم .. نمی دونم چرا مثل پرنده ها بال می زنم؟ و یه سوال مهمتر نمی دونم چرا درگیر داستان خوابم میشم و بعد از چند لحظه که فهمیدم توی خوابم یگه فراموش می کنم این قضیه رو و درگیر ادامه داستان خواب میشم..تسلطم زود از بین میره…آیا این سفر روح هستش؟
    شما در مورد رنگی بودن خواب یا سیاه وسفید بودن …نور زیاد در خواب یا کم چیزی می دونید؟
    ممنون بابت پاسگویی شما…

    1. سلام ، این مورد خیلی پیش میاد ، و باز به همون درجه ی اگاهی ما در بیداری بر میگرده . اگر ما در بیداری یک انسان هوشیار باشیم در خواب هم میتونیم هوشیاری کامل داشته باشیم . آیا ما در تمام روز حواسمون به تک تک گفته ها و اندیشه ها و اتفاق های ریز و درشتی که در اطراف ما میفته هست ؟ اگر باشه و تعبیر درستی از این مسائل داشته باشیم میشه گفت آگاه هستیم . در خواب هم به مرور اگاهی کسب میشه و موندگار میشه . اما همیشه ما در خواب اگاه نیستیم . گاهی باید یک داستان رو ببینیم ، یک رویداد رو شاهد باشیم .
      در مورد بال بال زدن ، خب شما اینگونه یاد گرفتی پرواز کنید . من همیشه با تفکر کردن پرواز میکنم . این رو امتحان کنید ببینید جواب میده .
      معمولا هر چی دل انسان پاک تر و روشن تر باشه خواب هاشم روشن تر و زیبا تر میشه .

      1. سلام به آقا شهاب
        شاید دوسال از کامنتی که راجب به پرواز در خواب گذاشتم می گذره ، بعد مدتها داشتم دباره این پست و مامت بچه ها و جواب های شما رو می خوندم که رسیدم به سوال خودم و جواب شما…‌راستش الان پرواز های من در خواب تغریبا بدون بال زدن و با تفکر شده ، همان طور که شما پیشنهاد داده بودید تمرین کردم و الان با فکرم به پرواز در میام…گاهی سبکم گاهی سنگین گاهی اوج میگیرم و گاهی فقط تا ارتفاع یک دیوار….خوب این بالا و پایین وجود خودمه و رشدها و غفلت هام…..اما یکبار به سرعت نور و کاملا مستقیم مثل پرتاب یه موشک به اوج ایمان رفتم و در بین راه متوجه شدم که ممکنه بمیرم نمی دونم چرا ترسیدم اما این باعث برگشتنم سدم و بیدار شدم….خواستم از همراهی های گذشته تشکر کنم و این تجربه ام رو هم برای دوستان بنویسم

  12. سلام..کتاب چهل دیدار خدامراد که برای دانلود گذاشتید..تا قسمت ۲۶ بیشتر نیست. البته قسمت دهم رو هم نداره.
    من با کلی جستجو قسمتهای ۲۸ تا ۳۴ رو پیداکردم بصورت فایل pdf…
    فقط نمیدونم چطور در سایت بزارم.

    1. سلام جواد جان ، بله ، متاسفانه کامل نیست ، ما هم با کلی جستجو تونستیم اون بخش چهار رو جور کنیم . ممنون میشم برام ایمیل کنید . d_lands@yahoo.com

  13. با تشکر از مطالب مفید و پر بارتون…درباره کسب آگاهی برای رشد معنوی…با اجازه از مدیران سایت…به دوستان پیشنهاد میکنم از کتابهای بسیار ارزنده و پربار استاد محمد جعفر مصفا و همینطور کریشنامورتی نیز بهره ببرند.
    با ارزوی رهایی حقیقی برای همه مشتاقان.

    1. با تشکر از همراهی شما دوست عزیز ، ممنون از پیشنهاد شما

  14. با سلام اقا شهاب تا حالا چندین بار توی خواب فهمیدم که دارم خواب میبینم و حتی یک بار توی خواب میگفتم به خودم که اگر من تصور کنم پرواز میکنم پرواز میکنم و همینطور هم شد و حس جالبی بود فقط من باید منتظر چی باشم ایا دیگه چیزی نیست

    1. آگاهی در رویا مورد مهمی هست اما این مقوله به آگاهی در بیداری هم مربوطه , زمان هایی که این آگاهی رو در رویا کسب میکنید سوالات خودتون رو از اساتید مطرح کنیدبه عنوان مثال بگید استاد رویا چطور میتونم بهتر ار حال حاضر باشم و … تصورات خودت رو بیشتر کن و تحقیق کن ببین کی و در چه زمان هایی در رویا به تحقق میرسه , پروازت در خواب رو سعی کن به بالاترین صعود برسونی , تا آزادی و رهایی روح رو تجربه کنی .

  15. با سلام شهاب اقا ببخشید اگر من در رویای اگاهانه ام با یک نفر که دوست دارم اگر عشق بازی و نزدیکی کنم این کارم گناه حساب میشود یا خیر

    پاسخ:
    سلام ؛ اگر در رویا نمی دونستید خواب هستید و این کار رو انجام میدادید که گناهی نداره ،
    اما اگر میدونستید خواب هستید و به طرف اون خانم رفتید . نشان از اینه شما هنوز به اون درجه نرسیدی که بتونی این موضوع رو در واقعیت هم کنترل کنی ، در هر دو گناهی بر گردن شما نیست، بلکه اخطار های درونی هست .

  16. نسترن جان من این نوشته رو در سایت ِ یکی دیگر از دوستان گذاشته بودم که حالا به برای شما نیز بازگو میکنم :
    پذیرفتن ِ اینکه لایق ِ تمامی خوبیها هستیم ، اساسی ترین و زیربنایی ترین چیز در رسیدن به خواسته هایمان میباشد . اگر به زبان ، چیزی مثبت را بگوییم که در دل به رسیدن ِآن باور نداشته باشیم و در اعماق ِ وجود ، خود را از داشتن ِ آن دور ببینیم یا بپنداریم سزاوار ِ آن نیستیم ، به این معناست که ما خود را لایق ِ داشتن ِ آن آرزو نمیدانیم و عینا همین پیام را به دنیای پیرامونمون صادر میکنیم که : “من این چیز را دوست دارم که هم اکنون داشته باشم ولی میدانم که استحقاق ِ داشتن ِ آن را ندارم !”
    پس خرد کائنات به سراغ این امر میرود که ما را همیشه در میل ِ به داشتن ِ آن خواسته و همینطور نداشتن ِ آمادگی ِ پذیرش ِ آن ! ، کمک کند و بنابراین به خواسته ی ” استحقاق نداشتن ِ چیزی در ما ” تداوم میبخشد ، چون کار ِ او فرمانبرداری و عملی ساختن ِ حالات ِ درونی ِ ماست .
    پس چاره چیست ؟ من این را آزموده ام : برای عملی شدن ِ خواسته های ِ نیکمان با جملاتی مثبت و محکم ، به خرد کائنات آرزوهایمان را هر روزه بازگو کنیم و در دل بر باور ِ استحقاق ِ خود مطمئن باشیم که “بسته ی سفارشی مان ” به زودی به دستمان میرسد و از این به بعد را به دستان پر قدرت ِ هوشمندی ِ کائنات بسپاریم و شاکر باشیم که حقانیت ِ حق ، یا خواسته یمان را برآورده میسازد ، یا اگر بهتری را برایمان در نظر گرفته ، آن بهتر را ، به ما ارزانی میکند که در بسیاری از مواقع ما از دیدن ِ ظواهر در وهله های اول ، به عمق ِ نیکی ِ اعجازها پی نمیبریم .
    در این پست و پستهای قبل ، نمونه هایی از جملاتی با پایه های مثبت اندیشی ، ذکر شده . اگر جملات و خواسته های خود را در بین ِ آنها نیافتید و نیاز به کمک ِ بیشتری داشتید ، من در پاسخگویی آماده ام .
    خیر پیش
    جویا

    پاسخ: ممنون جویای عزیز . از اینکه با احساس مسئولیت به نظرات دوستان پاسخ میدی .

  17. با سلام
    از خوندن این نظرات یه خوشحالی قشنگ به سراغم اومد. اونکه منم هر وقت موقعیت خوبی برام پیش میاد به خودم میگم شانسی بوده پس دوام نمیاره و یا من لایقش نیستم. الان با خوندن این مطالب کمی اروم شدم و دارم رو فکرم کار میکنم. و به اینکه همه دوستان برای من انرژی مثبت میفرستند تا در این موقعیت کاری، عالی عمل کنم.ولی باز به سراغم میاد.میدونم هم که این فکرا اشتباهه. الان دارم تو این افکار دست و پا میزنم نگرانم که این رو هم از دست بدم.. اینکه فکر میکنم دیگران اگر موفقند، حتما اطلاعات و علمشون از من بالاتره. یه چیز ته وجودم بهم میگه ونمیتونی. از دست این فکرا خسته ام. نمیخوام اینجوری باشم. کمکم کنید.

    پاسخ:
    سلام زهرا عزیز
    چرا خداوند نمیخواد من ترقی کنم؟ چرا دیگران بهتر از من عمل میکنند ؟
    اما ایا به واقع خدای دانا و مهربان ، انقدر بده ؟ انقدر بی عدالته ؟
    خداوند به طریقی زندگی ما انسان ها رو مدیریت میکنه ، اما این ما هستیم که بدی ها یا خوبی ها رو به سمت خودمون سوق میدیم ، زمانی که نا امید هستید ، امید به سراغ شما نمیاد ، زمانی که امید وار هستید نا امیدی به سمت شما نمیاد، شما در زندگی خود تنها از خداوند خوبی ها رو طلب کن ، و خودتم برای اون خوبی ها و موفقیت ها تلاش کن ، کار رو به دست خداوند بسپار و همت رو پیشه راه خودت کن ، اگر به نتیجه نرسیدی باز هم از خدای خودت نا امید نشو ،چون نا امیدی به دو معنی هست، یک اینکه خدای تو حرف تورو نشنیده … دو اینکه خدا نخواسته تو سعادتمند بشی،در صورتی که این دو از خداوند به دوره ، خدا هم حرف تورو میشنوه و هم سعادت تورو میخواد ، اما آیا تو باور داشتی که خداوند صحبت های تورو میشنوه ؟ من فکر میکنم با این ایمان خداوند خودت رو صدا نزده باشی ،
    و آیا باور قلبی داشتی که خداوند کاری میکنه تو سعادت مند باشی ؟ بازهم این صحبت نیاز به گفتگو داره ، چون زمانی که با این فکر جلو میری اگر خدا کارت رو هم از دست بدی باز از خداوند ناراحت نمیشی ، میگی خدایا حتما تو نخواستی که نشده ، چون من تلاش خودم رو کردم، پس من راضی هستم به رضای تو … باید دید ارزش ها در چی خلاصه میشه ، علاقه به مادیات رو اگر کمی در خودمون کم کنیم ، به مرور درک ما از ارزش ها بیشتر میشه. سوره الحدید قرآن رو با دقت با معنی فارسی و ایه به ایه مطالعه کن ببین به چه جوابی میرسی .

  18. سلام
    من توی خوابم دیدم که به خودم میگم من الان دارم خواب میبنم یعنی کاملا اگاه بودم که دارم خواب میبینم خواب هم واضح بود و حتی الان هم کاملا یادم هست اما قدرت هیچ کاری رو نداشتم یعنی نمی تونستم کاری رو با اراده خودم انجام بدم فقط نظارگر جریان خواب بودم این برام خیلی عجیب بود .بعد کتاب گیمیا گر رو خیلی وقت پیش خوندم اما متوجه ارتباطش با این بحث نشدم سیر و سلوک یک چوپان که در اخر متوجه میشه انچه خود داشت در کنارش (گنج معنوی) ز بیگانه تمنا میکرده و شاید اون بخشش مورد نظر بوده که تئوری جذب رو بیان میکنه (هر چه را با تمام وجود بخواهی جهان به تو میدهد)بهر حال اگر روشن کنید ممنون میشم در ضمن دل من شدیدا برای حاج رضا تنگ شده ایشون در چه حالی هستن و چرا کم پیدا شدن
    سپاس از شما

    پاسخ: سلام رضای عزیز ، ممنون از مطرح کردن تجربت با ما ،
    ما در بعضی خواب ها نظاره گر هستیم ، یعنی باید تنها ناظر ماجرا باشیم ، کاری رو نباید انجام بدیم و به قولی نمیتونیم که انجام بدیم ، در بعضی خواب ها میتونیم کاری رو انجام بدیم و در بعضی از خوابها هم نه میدونیم خوابیم و نه میتونیم کاری رو انجام بدیم .
    شما ببین خوابت چی بوده و ایا پیامی رو در بر داشته ؟
    کتاب کیمیاگر کتابی پربار هستش که میتونه به زبانی ساده مطالب عمیقی رو به انسان بفهمونه . که به مثالیش شما اشاره کردید ، ما به دلیل مسائلی مجبور شدیم برای مدتی به حاج رضای عزیز استراحت بدیم ، اما زمانی که وارد وب سایت بشیم حتما از ایشون دعوت به عمل میاریم تا به جمع ما ملحق بشن ، البته اگر این افتخار رو دوباره به ما بدن ، توکل به خدا … بنا بر این داریم که وب سایتی داشته باشیم که هم انجمن داشته باشه و هم وبلاگ باشه ، سفارش وب رو دادم ، تا اماده بشه و تا تمام مطالب رو از این وبلاگ به اون وب سایت انتقال بدم و سپس انجمن اون سایت رو پایه زیری کنم هم زمان زیادی رو طلب میکنه … امید به خدا …

  19. بسیار عالی .. ممنون از راهنمایی هاتون

    پاسخ: خواهش میکنم پروانه خانم ، امید وارم مطالب مفید واقع بشه ، مخصوصا برای شما که به خواب و رویا علاقه مند هستید .

  20. سلامی دوباره
    نسترن جان همونطور که شهابِ عزیز گفت برای ارتباط با دنیای رویا و دسترسی ِ بی پرده تر و فهم ِ اینکه چه چیز در این دنیا واقعیست و یا شما به اون دسترسی دارید و میتونید روی اون حساب کنید ،کاریست که زمان میبره ولی در این اثناء اگه قراره اتفاقی از این راه به شما گوشزد بشه و راه ِ اصلی ِ زندگی ِ شما رو به شما گوشزد کنه ، تا زمانی که شما به گفته ی شنیده شده در عالم رویا نتونید اعتماد ِ کامل کنین ، از دنیای بیرونیتون که همین دنیاییست که داریم الان با هم ارتباط برقرار میکنیم ، نشانه هایی به شما میرسه .
    الزاما هر نشانه ای که به شما برسه از این خبر نمیده که از منابع مثبت و بر حق به شما رسیده ولی اگه بر روی نیروهای شهودیتون کار کنین ، بعد از یه مدت ، که من همیشه گفتم این یه مدت در افراد ِ مختلف ، متفاوته ، و شما از درون و باطن ِ خودتون وقتی از نور و عشق و هدایت ِ الهی بر دریافت ِ جوابهاتون مصر باشید ، نشانه ها برای شما ملموس تر و ملموس تر میشه .
    میدونی بدی ِ فکر کردن به زمان چیه ؟ ما رو از کارهایی که باید شروع کنیم ، عقب میندازه ! ما میدونیم که باید یه کارهایی روی خودمون انجام بدیم که اوضاعمون تغییر کنه ولی وقتی فکر میکنیم :” اوه ، این کار ممکنه شش ماه دیگه ، یک سال دیگه ، دوسال دیگه … جواب بده ، من یه راهی میخوام که الان جواب بگیرم .” شروع ِ کار بر روی خود رو به تاخیر میندازیم .
    و میدونیم که این تقریبا شدنی نیست که یک شبه ره ِ صد ساله بریم اون هم بدون آمادگی و بدون ِ آگاهی کافی . چیزی که با یه هیجان ِ یکباره و سریع در ما پا میگیره با همون هیجان ِ یکباره هم فروکش میکنه . آگاهی و بینش و تغییر ِ اوضاع از روی دانش و خواسته مون ، با یه آرامی بوقوع میپیونده و تا یه درس رو خوب یاد نگیریم ، درس ِ بعدی بهمون ارائه نمیشه . من در بین راههایی که بیش از ده سال ( یا شاید به نوعی بشه گفت بیش از بیست سال ) امتحان کردم ، هیچ راهی رو مطمئن تر و سریعتر از خواستن ِ تغییر از طرف ِ خودم و اعلام اون به دنیای بیرون و درونم نبوده و در کنار اون با مطالعه به این مهم دست پیدا کردم که به قولِ شما منی که هنوز دارای این بینش ِ درونی نشدم که تمایز ِ بین ِ رویای صادقه و دنیای تخیل رو کشف کنم ، باید در دنیای بیرونی با خواست و اراده ی خودم با گرفتن کمک از خداوند و مجراهای نورانی و پاک و با گفتن جملات ِ تاکیدی عزمم رو جزم کنم تا به راهی که درسته برسم . و چون در بعضی امور نمیدونم که واقعا در آینده ، انتخابی که هم اکنون انجام میدم ، درست هست و به نفع ِ تمامیتِ من عمل خواهد کرد یا نه ،در نهایت ، وکالت ِ خودم رو به هوشمندی ِ کائنات متصل میکنم و میگم : “میدونم که همه چیز در جهت صلاح و خوبی و نیکی در جهانم شکل میگیره پس من به تمامیت ِ خوبیها و برکات و فراوانیهایی که به من هم اکنون میرسه خود رو توانا و محق میبینم و از تمامی اونها شاکرم . ” گفتن ِ این جمله من رو در باورهام ، بیمه و تضمین میکنه که در نهایت اگه چیزی رو خواستم ولی دنیا بیش از اون رو برام در نظر گرفته ، خودم رو به خواسته ای اندک ، محدود نکنم .
    به هر حال جمله ی تاکیدی یی که برای هر کسی به تناوب ِ گفتنش و ایمانش ، با در نظر گرفتن مدتی مناسب او رو به خواسته هاش نزدیک و نزدیکتر میکنه تا دسترسی به هدفش رو میسر کنه اینه :
    شکر از اینکه در خواب و بیداری و رویا ، در پناه حق و اساتید باطنی و فرشتگانم و همینطور فرشتگان ِ مقربی نظیر میکائیل ،محفوظم از تمامی انرژی ها و موجودات ناخواسته و ممنون و شاکرم که هر لحظه با خود برترم و نیروهای شهودیم ارتباطی زیباتر و شفاف تر برقرار میکنم . من به خواست ِ خود و با عشق این تغییرِ مثبت رو میپذیرم . شکر برای این بینش .

    با امید به اینکه همه بر رسالت ِ والای خود به زودی دست پیدا کنیم .
    جویا .

    پاسخ: ممنون جویای عزیز … نسترن جان شما هم اگر سوالی دارید بپرسید که مبحث براتون روشن شه

  21. سلام نسترن عزیز ، ممنون از اینکه حرفات رو با ما در میون گذاشتی . و البته کار خوبی کردی. شما چون هنوز به آگاهی لازم در رویا و بیداری نرسیدی ، اساتید خیلی خیلی سخت میتونن راهنمایی های لازم رو بهت برسونن،این رو با یک مثال برای شما روشن میکنم. الهاماتی که میخوان خودشون رو بر شما نمایان کنن مانند سربازانی هستند که میخوان از یک نقطه ی مرزی رد بشن(ذهن) اما ذهن تمامی اون سربازان رو یا نگه میداره یا حذف میکنه،شما انسان بدی نیستید ، شما انسان گناه کاری نیستید،اما ذهن شما،عقاید شما،در مسیر شکوفایی قرار نگرفته،به همین منوال الهامات به سختی به شما میرسه،استاد رویا در کنار شما هست اما شما قادر به دیدن اون نیستید،خواب هاتون در تاری و تاریکی سپری میشه،پس این صداها هستند که به گوش شما شنیده میشن،حال اگر اون چیزی که شما شنیدید کلام درستی بوده،باعث گناه نمیشه و اون استعداد در درون شما هست،پس پیام رو درست دریافت کردید،این گونه خواب ها گاها برای خود من اتفاق میفته، که نمونش چند شب پیش بود ، استاد رویا کلامی رو دو بار به طور کامل در گوشم نجوا کرد و من هم در رویا اون کلام رو با اون تکرار میکردم که فراموش نکنم ، در بیداری هم اون خواب رو کامل به یاد اوردم و اون کلام واقعا برای من نیاز بود . برای اگاهی و رویا نیاز به صبر داریم ، نیاز به مطالعه داریم ، نیاز به این داریم که عقاید فرسوده و کهنه و غیر عملی خودمون رو کنار بذاریم ، و از همه مهم تر نیاز به کمک خداوند داریم،نیاز به این داریم که صداش کنیم و ازش کمک بخوایم،نیاز به دعا کردن داریم،هم برای خودمون ، هم برای دیگران …برای همسایه ات هم چراغ ارزو کن ، بدون شک اطراف خانه ات روشن تر خواهد شد … و همون طور که در پایان پست گفتم تا ما پاک بشیم ، تا درخواست کنیم، تا الهامات و نشانه ها خودشون رو از دور دست ها به ما برسونن ،تا ما نشانه ها رو دریافت کنیم و بخوایم عملی کنیم … تمامی اینها زمان بره ، پس عجله ای نباید کرد … بلکه باید صبور بود … من همیشه تاکیدم بر اینه که اروم اروم جلو بریم … اصلا نباید فکر کرد که مسیر معنوی جدا از زندگی مادی هستش ، نخیر ، این دو رو با هم باید جلو برد . باز هم سوالی داشتید بپرسید نسترن عزیز

  22. سلام به شهاب عزیز و بقیه دوستان
    مرسی واسه مطلب زیبات ….. راستش چیزیو نوشتی که فکر میکنم خیلیا به دونستنش نیاز دارن …. منم این روزا شدیدا به این مطلب نیاز داشتم …. اینکه بدونم دقیقا واسه چی زندم و تو این زندگی باید چیکار کنم ؟
    خب راستش من چند وقت پیشا توی خواب یه صدایی شنیدم که بهم میگفت باید فلان کارو بکنم …..
    دقت کنید گفتم صدا … یعنی تصویر هیچ آدمی باهاش نبود
    خب من الان نمیدونم اون چیزی که شنیدم یه چیزی الزاما ساخته ی ذهنمه یا نه اینکه واقعا باید به حرفش گوش کنم …
    البته قبل از این هم به صورت همین صدا چیزی رو شنیدم اما چون فقط صداست نمیدونم بهش اعتماد کنم یا نه ….
    اون کاری که به من گفته شد کاریه که من استعدادشو تو خودم میبینم ….. بهش علاقه هم دارم اما خب انجام دادن اون کار سخته به زمان و انرژی نیاز داره …. که اگه اون کاری نباشه که من واقعا باید انجام بدم کلی وقتم هدر میره ….
    سوالی که ازت میخوام بپرسم اینه که چطوری میتونم از این قضیه مطمئن شم ؟ … کتاب کیمیاگر رو خوندم خودم … اما غیر از اون خوابم دیگه نشونه ای که اینو تایید کنه ندیدم …… میشه راهنمایی کنید لطفا ؟
    ———-
    یه نکته هم تو مطلبت اشاره کردی که به دنیای بیرونمون هم آگاه باشیم گاهی راهنمایی ها توی دنیای بیرون به ما میرسن من شدیدا موافقم ….. خصوصا واسه اونایی که تجربه ای توی رویابینی به اون صورت ندارن ( مثل خودم ) راهنمایی ها از دنیای بیرون میرسه ….
    مثلا من خیلی وقت پیشا که سنم کمتر بود از یه دوست اینترنتی اسم وین دایر رو شنیدم … که شدیدا توصیه کردن من بخونم کتابای وین دایر رو …. اون قضیه گذشت و من مدتها بعد تو نمایشگاه کتاب یه کتاب از وین دایر به اسم ” الهام رسالت نهایی شما ” گرفتم و مطالعه کردم …. که واقعا چیزی بود که اون زمان بهش نیاز داشتم …. من اون موقع ۱۵ سالم بود …. شاید قبل از اون من اصلا اهمیتی ب انسان بودن و خوب بودن نمیدادم …. ولی همون کتاب و کتابا و راهنماییی های دیگه ای که اون زمان به من رسید باعث شد تا من حداقل ذره ای به اینجور مسائل اهمیت بدم ….. شاید اگه من اون زمان اون کتابو نمیخوندم … و تموم این مدت با افکار قبل خودم بزرگ میشدم شاید در اون صورت موقعی که پارسال با وب شما آشنا شدم اصلا اهمیتی به حرفات ندم و همه رو پوچ بدونم ..

  23. سلام
    رومیتا جان حتما از کتابهایی که در این پست و دو پست قبلی از لوییز هی،به اونها اشاره شد،اطلاع دارید.من مطمئن هستم که اگر با طومانینه اونها رو مطالعه کنین و بر روی اونها دقیق بشید و تمریناتش رو انجام بدید ، به نتیجه خواهید رسید.
    بعضی وقتها ما آمادگی ِ خوندن چیزی رو به صورت ِ عمیق نداریم و اون کتابها یا موضوعات رو به صورت روزنامه و با سرعتی زیاد میخونیم ، تحت این شرایط بایستی که اون کتابها بارها و بارها خونده بشن تا هدف از دنبال کردن ِ موضوع به طور کامل دستمون بیاد.این در افراد مختلف زمانی مختلف رو هم میطلبه.مهم زمان دریافت نیست چون از هر لحظه ای که شروع کنیم و اراده به انجام ِ تغییر در وجودمون کنیم،همه چیز بر اساس ِ خواست ما برامون جهت دار میشه.فقط تنها سعی یی که باید انجام بدیم گفتن ِ جملات مثبته و دور کردن افکار منفی از ذهنمون.
    هر چیزی که میخوای واقعا به سمتت بیاد با جمله ای مثبت اونو در زمان حال به تصویر بکش و مثل ِ کسی که هم اکنون به این مهم دست یافته،در موردش صحبت کن و از داشتنش شکرگزار باش.خواهی دید که بعد از مدت زمانی همه چیز بر وفق مراد خواهد شد .تاکید بر استفاده از کتابهایی که ذکر شد برای اینه که راهها رو به طریقه ی هموارتر بهمون نشون میده.
    همونطور که هر الگویی که در دور وبرمون شکل گرفته و مشکلاتمون رو بوجود آورده یک شبه تبدیل به اندیشه های منفی و حوصله سر بر نشدن ، رفع ِ اونها هم یک شبه مقدور نیست . عموما خودسازی و رفتن به جلو و به مرحله ی امن ساحل الهی رسیدن ، یک شبه امکان پذیر نیست . برای رسیدن به این ساحل باید ابزار و وسایل ِ لازم رو داشته باشیم که بخشیدن ِ خود و دیگران ، خواستن ِ تغییر ِ مثبت در خود ، و گفتن ِ جملات ِ تاکیدی مثبت،بهترین و سریعترین و حتی مطمئن ترین گامهای جلوبرنده هستن.صبور باش و با گفتن ِ جملات ِ یاس آور روحیه ی خودت رو به دست ِ افکار منفی نسپر.
    من این راه رو از درون ِ برزخ ِ ناباوریها رفتم و به جایی که تو قصد داری برسی رسیدم، پس نابلد راه نیستم که از روی ناپختگی چیزی رو به دیگری بگم که در اون تجربه ای ندارم . من هم پر از دلشوره ها،بیماریها و یاسها بودم و حالا تقریبا بری از اونها هستم. حتی در این لحظات هم خیلی از دلشوره ها ، یاسها و دودلی ها به سراغم میان ولی دیگه نمیتونن من رو مثل قبل مغلوب کنن چون راه ِ مبارزه با اونها به چند ساعت یا حتی چند دقیقه هم نمیکشه که رفع بشن . و علت اینه که من خود ، این رو خواستم و میخوام و یاد گرفتم که از این مثبت نگری و اعتماد به خرد کائنات چگونه استفاده کنم . من راه رو رفتم و تونستم ، مثل ِ خیلی یای دیگه که این راه رو قبل از من رفته بودن و پیامهای خودشون رو به گوش ِ ما رسوندن ؛ پس تو و امثال تو هم میتونین . شکی در دلت راه نده و قدمهاتو محکم بردار و اینو به خاطر بسپار که تو موجودی منحصر به فردی و قابل ِتقدیر که خداوند و خرد کائنات با آغوش ِ باز و سرشار از عشق منتظر ِ رسیدنت به جایگاه ِ اصلی یی که برات ترتیب داده شده ، هستن و برات لحظه شماری میکنن تا تو با اراده ی خودت به این راه قدم بگذاری تا تو رو همه جوره کمک کنن تا تو رو به “من بودن ” اصلیت که لبریز از عشق و آرامشه برسونن .

    در پناه حق
    جویا

    پاسخ: سلام جویای عزیز ، ممنون از اینکه رومیتا رو همراهی کردی ،
    راستش این مدت خود من هم از این جملات تاکیدی بسیار بسیار بهره بردم … و همچنین منی که از دعا کردن خجالت میکشیدم ، یا دعا کردن رو زیاد خوب نمیدونستم ، حال دعا کردن رو بسیار بسیار دوست دارم ، ارامش و سبکی خاصی رو به انسان اعطا میکنه ، انسان هم میتونه برای خودش دعا کنه ، هم دیگران ، به لطف شما جویای عزیز ، در این نظرات این پست و پست قبلی در بخش های نظرات ، صحبت های بسیاری در مورد انرژی ، دعا کردن ، جملات مثبت ، خیر و نیکی ، صورت گرفت …
    از این رو برای تکمیل کردن این فرآیند پست بعدی ما در مورد نیایش هستش ، امید وارم که حق مطلب با این پست ادا شه …

  24. باسلام خدمت آقا شهاب عزیز ودوستان خوب سرزمینهای دور
    ممنون از مطالب ارزشمند وبه خصوص کتابهایی که در بخش دانلود گذاشتین؛ چهل دیدار خدامراد پر از عشق خالق عزیزه وبعد از خوندنش دیگه نمی تونی عاشق نباشی ؛ونظرات دوستان به خصوص جویای عزیز کم از این کتابها نیست ؛خوشحالم از اینکه همراه شما این مسیرو طی میکنم ؛شاد وپیروز باشید

    پاسخ: سلام مینای عزیز ،خواهش میکنم ، بودن تک تک دوستان و عزیزانی همچون شما
    به این وبلاگ صفا و صمیمیت داده ، ما هم خوشحالیم که در این جمع شما رو کنار خودمون داریم .

  25. با درود
    ممنون به خاطر موضوع خوب وسازنده من که احتیاج داشتم به خوندن این پست الان در شرایطی هستم با درگیریهای ذهنی که منو از راهم دور کرده این افکار مزاحم ومخرب قدرتشون زیاده و من این توانایی را نداشتم که بتونم کنترلشون بکنم کتاب هم زیاد میخونم از دوستان خوبم راهنمایی میگیرم اما به نتیجه نمیرسم کار سختیه وافسوس میخورم چرا این افکار بی ارزش میتونه منو زا راهم دور بکنه و چرا قدرتشون زیاده ؟

    پاسخ: سلام رومیتای عزیز ، شما بهتر از هر کس دیگه ای با روحیات خودت آشناییت داری ،
    به نظر خودت ، کمی فکر کن و ببین کدوم یک از روحیات تو باعث میشه مطالبی که میخونی دوام زیادی در ذهن شما نداشته باشن ؟ من فکر میکنم ما به یکباره تصمیم به عوض شدن میگیرین و بعد از قدری تلاش به یکباره خسته میشین و کنار میکشیم ،
    شاید به این علت که تعریف درستی از رشد معنوی در ذهن ما وجود نداره ، چطور بدونیم که رشد کردیم ؟شما این رشد رو چطور تعریف میکنید ؟ دوستان پاسخ های خودشون رو ارائه بدن لطفا …

  26. با سلام بفرمایید :
    http://up.bookmaker.ir/pdf/dastanhaye_shivana.rar به ادرس زیر روید و در انجا دانلود کنید لینکش را میخواستم بگزارم ولی در قسمت نظرات یک بند نامرئی ایجاد میشد و نمیشد

    پاسخ: ممنون محمد عزیز ، خیلی لطف کردی .
    دوستان عزیز ، هم اکنون این کتاب رو در بخش دانلود هم قرار دادیم ، این کتاب بیست و چهار صفحه هست و به شکل داستان هایی کوتاه نوشته شده ، که خواندی و اموزنده هم هست ، هم از این لینکی که محمد عزیز قرار دادن ، و هم در بخش دانلود وبلاگ میتونید کتاب رو دانلود کنید . با تشکر

  27. سیلام بکس باحال !!!!
    خواستم جو رو به سمت شوخ طبع بودن سوق بدم…
    امیدوارم ناراحت نشن دوستان…
    مرسی بابت اینکه باحوصله جواب منو میدین …خوشحالم بابت داشتن دوستای خوبی مثه شما…
    همچنین تشکر ویژه دارم از بابای مهربونم …
    امیدوارم همیشه شاد باشین…

    پاسخ: بکس مکس نداریم ، همه دادا اجی بابا ماماییم . که در اکثر موارد من نقش پدر رو دارم … پدری که از همه بچه هاش سنش کمتره …. والا …
    خوشحالیم که خوشحالی ، درسا رو بخون که میخوایم الف رو بگیری این ترم …

  28. با سلام
    بله جملات تاکیدی بسیار جملات خوبی هستند و این سبب تاثیر گزاری بر هستی میشه در صورتی که ما این جملات را درباره خودمون باور داشته باشیم بفرض مثال اگر میگوییم من شاد هستم و غم برای من هیچ معنی نداره این جمله موقعی کار ساز میشه که اونو باور کنیم یعنی واقعا با وجودمون حس کنیم که چنین فردی هستیم نه این که ادا شون رو در بیاریم هستی به نیت کنونی ما دیکته میکند و انچه که هستیم برای ما رقم میزند و اگر کسانی که دوست دارند در این باره بیشتر بدانند میتوانند کتاب های مهندس فرامرز کوثری که عبارت اند از : چهل دیدار با خدامراد . یا قصه های شیوانا که کتاب بسیار مفیدی است و یا از مجله های ایشان استفاده کنند با تشکر از شما

    پاسخ: سلام محمد عزیز ، درسته، کلمات تاکیدی مثبت باید از روی باور باشه ، اما بدون باور هم اگر اون ها رو عنوان کنیم مارو به باوری که لازم داریم میرسونه ، همچنین ممنون از کتاب هایی که معرفی کردی ، ما کتاب چهل دیدار رو بخش دانلود قرار دادیم ، شیوانا رو تو نت میشه پیدا کرد ؟ چون چهل دیدار به هزار زحمت قسمت های مختلفش به دست اومد .

  29. سلام
    موضوع آگاهی رو انتخاب کردید . بقول جبران خلیل آگاهی پر پریدن هست .
    ما لحظات عمرمون رو بیخال و طبق عادت می گذرونیم ولی وقتی آگاه باشیم تک تک ثانیه ها برامون مفهوم پیدا می کنه
    کسی که عادت کرده خیلی راحت مدام نق می زنه , میگه نمی تونم , خسته ام , بیچاره ام….. انرژی بدی رو بسمت خودش میفرسته و زندگی رو ناخودآگاه سخت وپیچیده تر می کنه
    ولی فرد آگاه , می دونه که با کلام خوب می تونه کلی انرژی اسرارآمیز و زیبا به خودش بده . با رفتارهای درست رسیدگی به جسمش , با ورزش . با دوست شدن با افراد آگاه و مثبت . مراقبه و …. می تونه تبدیل به آدم بهتری بشه
    خدا رو شکر بخاطر آگاهی های مثبت و خوبی که هر روز بسمت ما می آن و از ما آدم بهتری درست می کنن .
    روزگارتان پربرکت و شاد

    پاسخ: با تشکر فراوان از ویدای عزیز …

  30. مهلای عزیز من دانشجو که بودم یه دوست داشتم رشته آمار و احتمال بود . این دوست ما نه مذهبی بود ونه دعا خون اما یه خصوصیت داشت که اون وقتا من بهش پی نبرده بودم .من فکر میکردم یه خوش شانس بزرگه و به شانسش غبطه میخوردم اما مهلای عزیز اون خوش شانس نبود اون یک ذهن زیبا بین و مثبت اندیش داشت که همه جا براش معجزه میکرد. اون اصلا” نمیتونست منفی فکر کنه و همین باعث میشد اگه مشکلی هم براش پیش بیاد سریعتر از بقیه گره کارها براش گشوده بشه این تجربه رو دست کم نگیر و از الان راجع به درس ،دنیا، آدمها، و همه چیز مثبت فکر کن و نتیجه اون رو ببین.

    پاسخ: ممنون ایلین عزیز ، این موضوع به کرار به خود من هم ثابت شده ، واقعا همینطوره .
    مرسی که از این که در نظرات شرکت میکنی .

  31. امروز امتحان تفسیر داشتم
    اونقد خوشحالم که حس میکنم میتونم زمین و زمانو بهم بریزم و شادی کنم…
    درسته امتحان سختی نبود اما من برای اولین بار حس شادی بعد امتحان رو تجربه کردم…
    فقط دو دور رو خونی کرده بودم چون تستی بود اما عالی بووووووود
    از همه دوستای گلم بی دریغ تشکر میکنم مخصوصا آقا شهاب و جویای عزیز
    واقعا خدارو شکر میکنم که همراهم بود و هست…
    و شکر ویژه برای نشون دادن شمادوستای نازنین توی زندگیم…
    خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ…مخلصیم…
    درر پناه حق باشین

    پاسخ: سلام مهلای عزیز ، خوشحالیم که خوشحالی ، از این انرژی استفاده کن و برو درس های بعدی رو هم خوب بخون ، ما هم همچنان واست دعا میکنیم ، انرژی هم میفرستیم ، اما خودت با این باور قشنگ خودت بهتر میتونی به خودت کمک کنی ، دیگه از این کلماتی که من نمیتونم ، نمیشه و اینا استفاده کن ، بلکه تو میتونی ، تو بهترینی ، تو هیچ چیزی کم نداری ، تو زیباترین در نوع خود هستی ، همه رو دوست داشته باش و به جلو حرکت کن تا موفقیت ها رو کسب کنی ، افرین دختر گلم …. :)))

  32. جا داره از دوستان عزیزم ، همچون جویا ، ستایش ، ایلین عزیز ،ویدای عزیز ، و تک تک عزیزانی که در نظرات شرکت میکنن یا خود رو مسئول میدونن تا به دیگری در حل مشکلش کمک کنند ، تشکر به عمل بیارم ، صمیمانه و از ته دل این جمع رو دوست دارم ، این جمع بدون تک تک شما عزیزان خالی از لطف و صفا خواهد بود …
    سپاس گذارم

  33. با سلامی گرم
    دوست نازنینم ، تکرار اینکه ” خسته شدم ، میل در تلاش در من از بین رفته ، هرچه سعی میکنم برعکسش نصیبم میشه ، تا کی باید نتیجه ی معکوس بگیرم ، من که فقط تلاش میکنم ولی از بهره هیچ خبری نیست ، زندگی چقدر سخته ، همیشه هرچی سنگه مال پای لنگه و… ” باعث میشه که همین پیام رو به دنیای بیرونمون مخابره کنیم و به طبع همین درگیری ها برامون بارها بُر بخوره . یه عمر اینجوری زندگی کردیم و دیدیم که جواب نداده ، نه ؟
    پس این دفعه با من و خیلی یای دیگه که به این مهم دسترسی پیدا کردن همراه بشین و برای چند ماه تمام افکار منفی رو از خودتون دور کنید و فقط به خیر ها و نیکی ها فکر کنین و تا داشت ذهنتون شما رو به رخوتها هدایت میکرد در هر جا هستید شروع به گفتن جملات مثبتی مثل :من برای زندگی سرشار از انرژی مثبت و ذوق و شوقم .دنیا من رو دوست داره و همه چیز رو به موقع بر مبنای آنچه من دوست دارم بهم به آسونی عطا میکنه پس من آرام و آسوده به نرمی زندگی ِ زیبام رو طی میکنم . داستانهای ذهنم همه زیبا هستن و من در زیبایی و برکت و فراوانی زندگی میکنم . همه چیز در دنیای من رنگ محبت و عشق داره . من برای خودم و دیگران رحمتم . من به خودم اهمیت میدم و خودم رو دوست دارم و تایید میکنم . در هر لحظه دیگران و خودم رو با تبرک عشق و نور الهی میبخشم و دوباره از نو متولد میشم و با دیدی بازتر به دنیایی زیباتر سلام میکنم .شکر از این بینش و از هر آنچه که هستم .چند روز پیش در جایی این پیام ها رو گذاشته بودم که بد نمیبینم در اینجا هم بازگو کنم :
    لحظات بی تصمیمی سختترین لحظات ِ گذر کردن از مراحل ِ پیچیده ی زندگی ایست. سخت است چون راهی برای پس و پیش رفتن نمیبینیم و اینجاست که بیش از پیش میباید حضور ِ حق را ، سایه گستر ببینیم و با اعتماد به او از کنار ِ بی تصمیمی گذر کنیم و لحظه ها را به یاد ِ او با رسیدن به خیر ، سپری سازیم . برای برقراری ارتباطی راستین میتوانیم بارها و بارها با لبخندی شیرین و با شیطنتی کودکانه ، زمزمه کنیم : حالا دیگه خدا !

    اگر زندگی بر اساس حرف بعضی از دوستان یک بازی باشد ، چون این نفسِ بازیست که ما را شاداب و سرزنده نگاه میدارد ، در حال زیستن را به ما هدیه میکند . صرف نظر از اینکه در حالِ انجام چه بازی یی هستیم برای اینکه همیشه بازی کن ِ خوبی باشیم ، این مهم است که با آنچه تا کنون یاد گرفته ایم ، دل به یادگیریِ موارد و نکاتی جدید و کلیدی بسپاریم و در طول بازی تمام توجه ِ خود را به زمان ِ حال دهیم تا از بازی جا نمانیم و به آن ادامه ای هماهنگ و لذت بخش دهیم . بزرگترین بازیمان که همان بازی زیستن است از این قاعده مستثنی نیست.
    با امید به اینکه در جای جای زندگیمان بازیگری با پشتکار باشیم که قدر هر لحظه از بازی عمر را بدانیم و از نشستنها و بلند شدنهای بی وقفه ی آن لذت ِ کافی را درک کنیم.

  34. سلام
    ممنونم شهاب و جویای عزیز.این جملات تأکیدی بسیار خوب و پر انرژی با یه بار خوندن تأثیر خیلی خوبی روی من داشت. من معجزه ی عبارات تأکیدی رو بعد از خوندن کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاولشین تجربه کردم و این عبارات هم سرشار از انرژی هستند. بازم ممنونم از وقتی که گذاشتید .
    برکت باشد

    پاسخ: ممنونم از اینکه تجارب خودت رو با ما در میون میذاری جاسمین عزیز . شاد باشیj

  35. من اکثرا ساکتم اما ناراحتم و باترس به آینده نزدیکم یعنی امتحانای ترمم فکر میکنم نمیدونم چرا…
    من درس میخونم اما همیشه نتیجه معکوس گرفتم
    دل به درس نمیدم…همش حس میکنم از درسا خسته شدم و دیگه توان خوندنشونو ندارم…
    حتی نمیتونم برم پای جزوه م من رشته م آمارو کاربردهاست احتمالا از سختیش و شنیدین.. همش ریاضی …
    اونم واسه من…
    واقعا بریدم… حتی برنامه ریزی هم ج نداد…
    این ترم باید تموم واحدامو پاس شم تاکاردانی بگیرم…

    پاسخ: درکت میکنم مهلای عزیز ، این حس معمولا در اخرین ترم به سراغ منم
    میومد ، همون طور که ترم اول با کلی ذوق و شوق درس میخوندیم ، در ترم های آخر از درس خوندن زده میشدیم ، در امار و احتمالات رو هم با چه دلهره ای پاس کردیم… اما راه حل چیه ؟ عدم فکر کردن به این چیزها ، عدم نا امیدی و امید وار بودن به آینده ، همچنین مطالعه ، و پله پله طی کردن ، فردا این امتحان رو داریم ؟ باشه میخونم و پاسش میکنم ، سه روز بعد این امتحان ؟ باشه تمام تلاش خودم رو میکنم توکل به خدا… دونه دونه امتحانارو با تلاش و درس خوندن پاس کن ، هر امتحانی رو که خوب میدی باعث میشه انرژی بیشتری رو برای امتحان بعدی پیدا کنی ، همچنین از دعا برای خودت و دیگران غافل نشو ، از خدا بخواه کمکت کنه و بهت انرژی بده تا بتونی این ترم رو هم با موفقیت پشت سر بذاری ، من هم به نوبه ی تو این شب ها برات دعا میکنم تا از لحاظ انرژی کم نیاری،اما خودت هم از همین فردا ، با روحیه ای باز تر ، همتی بیشتر و امیدی بیشتر از قبل به مطالعه درس ها بپرداز، توکل به خدا …
    این نکات منفی دیوار هایی هستند که ذهن انسان خودش اون ها رو به دور خودش ایجاد میکنه ، کار لازم اینه که این دیوار ها رو خراب کرد و از گوشه ای نشستن پرهیز کنیم و دل رو به دریا بزنیم …

  36. با سلام به همه اهالی سرزمین های دور
    راستش آقا شهاب دوتا پست سنگین رو پشت سر هم گذاشتین… من یکی که نمیدونم چرا اما فرصت نمیکنم تمرینات سکوت رو انجام بدم
    ذهنم درگیره…
    نمیدونم با خودم چکار کنم…شرایط سخت و گاهی غیر قابل تحمله برام…
    به هر حال ممنون واسه راهنمایی هاتون
    درپناه حق باشید

    پاسخ: سلام مهلای عزیز ، شما یک دختر خوب ، دوست داشتنی ، زیبا به نوبه ی خود ، و … هستید ، هر یک از ما و حتی خود من هم که این پست رو نوشتم ، انچنان فرصت نمیکنم که تمرینات سکوت رو به طور مداوم انجام بدم ، اما در طول روز هم از گفته های بی اساس و اضافی پرهیز میکنم ، همچنین گاهی که پشت میز کارم نشستم ، چشمام رو میبندم و به تنفس خودم دقت میکنم ، با اینکه پسره اهل خنده و شوخی هم هستم ، اما ارامش خاصی در من حاکم شده ، طوری که این ارامش رو دیگران به وضوح احساس میکنند،این مدت دوستانی که با من دیدار دارند این رو به کرار اعلام کردند ، در صورتی که اون ها از طریقت معنوی من بی خبر هستند ، اما میگن ارامش و ثباتی داری که روی آدم تاثیر میذاره …
    پس ما حتما نباید وقت ازاد داشته باشیم ، بلکه میتونیم در هر لحظه سکوتی درونی داشته باشیم ، اما سکوت نباید به معنوی منزوی بودن یا غمگین بودن تلقی بشه …
    بازم سوالی بود بپرس مهلای عزیز

  37. سلام
    پست اگاهی خیلی خوبه ولی من هیچ وقت نتومستم به اگاهی در رویا برسم از نظر من کار خیلی سختیه که وقتب خوابی بدونی که یه روح هستی و از توانایی های یه روح استفاده کنی امیدوارم یه روزی بتونم تجربه کنم.
    متشکرم.

    پاسخ: سلام نرگس عزیز ، اگاهی در رویا معمولا برای ما در زندگی عادیمون ، به ندرت پیش میاد ،
    اما راهکار هایی که عرض کردم رو در رویا استفاده کن ، امید وارم بتونی تجربه کنی این مورد رو ، ممنون بابت نظرت .

    1. آگاهی در رویا خیلی چیز راحتیه و اصلا نمیدونم چرا بقیه واسشون سخته من بچه هم که بودم تقریبا آگاهی در رویا رو داشتم کافیه تو خواب اطرافتو نگاه کنی و به جزئیات دقت کنی ببینی خوابی یا بیدار یا انگشتاتو بشموری احتمالا اگه تو خواب باشی تعداد انگشتات ده تا نیست یا میتونی تو خواب خودتو بزنی واسه بیدار شدنم تا سه بشماری بیدار شی?

  38. با سلام بر اهل سرزمینهای دور
    یاسمین عزیز حداقل برای مدتی این عبارات رو در زندگیت بگنجان . بهترین زمان وقتیست که از خواب بیدار میشیم ولی در تمام طول روز هر زمان که بیکار بودیم و به یادمون افتاد این جملات رو بارها و بارها تکرار میکنیم تا با تمام وجود مثل ِ بینش و افکارمون با ما عجین بشه و در قالب ِ وجودیمون بره . ممکنه یکی با گفتن صد بار در روز به مدت یک ماه این جزو بینشش بشه و بعد از اون ، گاهگاهی به گفتنش نیاز پیدا کنه و ممکنه کسی مثل ِ من در طول ماهها این عبارات رو تکرار و تکرار کنه و هنوز تشنه ی زمزمه ی اونها با خودش باشه . بعد از چند روز یا چند وقت که بسته به هر شخصی این زمان فرق میکنه ، متوجه میشید که معجزه ی شارژ بودن و کش اومدن ! وقتتون و گشایش ِ کارها ، چطور براتون مقدر شده .

    جمله های تاکیدی برای رفع ِ خستگی و وقت داشتن برای کارهامون و ایجاد ِ تغییرات ِ مثبت اینها هستن :
    من خواهان ِ تغییرات ِ مثبتم و به خواست خود تمامیت ِ وجودیم رو فقط و فقط بر روی نور و عشق الهی باز میگذارم . شکر که هم اکنون در نور و عشق ِ الهی پیچیده شدم .
    شکر از اینکه برای تمامی کارهایی که دوست دارم یا لازمه که انجام بدم ، خرد کائنات وقت و موقعیت ِ مناسب را با گشاده دستی در اختیارم قرار میده .
    شکر از اینکه من برای زندگی پر از شوق و انرژی های مثبت هستم .
    زندگی منو دوست داره و من هم عاشق ِ زندگی کردن هستم . با تمام وجودم بر این بینش شاکرم و سپاسگزار .

    در پناه حق
    جویا

    پاسخ: ممنون جویای عزیز ، شاید پیش خودمون بگیم که این جمله های مثبت هیچ گونه تاثیری در وجود ما و زندگی ما نمیزاره ، اما با خوندن پست حواس پنج گانه ، و اثبات این قضیه که جملات مثبت چه تغییراتی در مولکول های بدن ایجاد میکنن ، به راحتی میتونیم معجزه این کلمات رو شاهد باشیم .

  39. با سلام
    مطالبتون واقعاً خیلی مرتبط با حال و هوای این روزای منه. ممنونم از راهنمایی و راههایی که برای آگاهی در بیداری و رویا مرحله به مرحله معرفی کردید.
    یه سوال : راجع به تمرینات سکوت منظورتون همون مراقبه یا مدیتیشنه ؟
    اگر ممکنه راجع به نحوه ی انجام این تمرینات حتی با وجود خستگی و کار روزانه بیشتر راهنمایی کنید.
    با تشکر فراوان

    پاسخ: در پست قبلی ، سکوت ، در انتهای پست تمرینات سکوت رو بیان کردم ،
    سکوت به شما هوشیاری در دریافت الهامات و همچنین ارامش در دنیای امروزی رو میده .
    شما در طول روز تنها به دو تا یک ربع نیاز مندین تا در گوشه ای خودتون رو ریلکس کنین . همچنین با افکار مثبت تر و جملات مثبت تر در طول روز هم خیلی خیلی میتونی خودت رو شاداب تر و بهتر نگه داری ، که جویای عزیز تو این زمنیه استاد هستش و از راهنمایی هاش میتونیم استفاده کنیم .

  40. دوستان عزیز ، حال کتاب کیمیاگر در بخش دانلود ، برای شما عزیزان قرار داده شده ، دوستانی که این کتاب رو مطالعه نکردند ، پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونن ،
    با مراجعه به بخش دانلود ، واقع در جدول برچسب ها ، میتونید کتاب کیمیاگر رو دانلود کنید … امید وارم که مفید باشه واستون. دوستان عزیز ، همچنین دو کتاب دیگر به اسم های : رازهایی در باره زنان و رازهایی درباره مردان رو در بخش دانلود قرار دادم ،
    این دو کتاب رو هم مطالعه کنید حتما ، با خوندن صفحاتی چند از کتاب ، خود به خود عاشق این کتاب خواهید شد …

    1. با سلام امشب متوجه شدم دوباره سایت فعال شده من مدتی است که منتظر حضور شما بودم تقریبا تو چند ماه گذشته مطالب و پستهایی رو که گذاشته بودید خوندم مفید بودند و باعث شدند مسیری رو که ده سال پیش در ظاهر ترک کرده بودم دوباره ادامه بدم وچقدر زود فهمیدم که این مدت برام لازم و ضروری بوده تا به درک امروز برسم می خواستم درمورد رویا ها یی که دارم بیشتر با دوستان تبادل نظر کنم شاید نکات ببشتری درک کنم

  41. با سلام- ممنون از مطالبی که می نویسید و به رشد آگاهی افراد کمک می کنید . اگر ممکنه چند کتاب معنوی را برای مطالعه معرفی کنید .

    پاسخ: سلام همای عزیز ،
    ممنونم ، شما به بخش دانلود وبلاگ مراجعه کنید ، بهش دانلود در جدول برچسب ها قرار داره ، من به شما دوست عزیز ، ابتدا کتاب چهل دیدار خدامراد رو پیشنهاد میکنم ، سپس کتاب گفتگو با خدا ، این دو کتاب برای شروع کتاب های بسیار خوبی هستند .

  42. با عرض سلام ودرود بی پایان به شما ودیگر عزیزان …تجربه اگاهی در رویا تجربه زیبا و غریبیه . من خودم چندین مرتبه دچار این حالت شدم .همون لحظه تو خواب همه چیز خیلی ملموس و واقعی به نظر میرسید انگار که ادم در یک دنیای واقعی سیر میکنه ولی میدونه که غیر واقعیه . و چه قدر خوب میشه که ادم بتونه طی این تجربه استاتید معنوی رو هم ببینه و شناسایی کنه ولی افسوس که تا به حال این امکان برای من پیش نیامده . همونطوری که میدونیم هر یک از ما تو زندگی ماموریتهای خاصی داریم . و یک سهم ویژه ومنحصر به فردی رو باید ادا کنیم . تمام ما دارای یک طرح الهی هستیم . طرحی که فقط خودمون قادریم اونو اجرا کرده به پایان برسونیم و خیلی خوبه که ما بشناسیم اهداف و وظایفمان را واین یعنی اگاهانه زیستن و هدفمند زندگی کردن . این موقع هست که زندگی یه رنگ دیگه ای به خود میگیره رنگ زیبای معنویت . که با حقیقت خود زندگی ما رو از واهی گری وپوچی خارج میکنه . همانطور ی که ما باید به رویاهامون توجه نشون بدیم باید در بیداری هم از خداوند وخرد کائنات یاری بخواهیم که ما رو در مسیر درست قرار بده و همونطور که در قسمت پست سفری تنها توضیح دادم من جواب خیلی از سوالاتم رو از طریق کتابی که درست در لحظه مناسب در اختیارم قرار گرفت و شرح اینکه در چه شرایطی و چه جوری به دستم رسید گرفتم .وجالبتر اینکه من به تازگی چند جلد از این کتابها را از طریق واسطه ای به کسی که نمیشناختمش فرستادم تا مطالعه کنه و اونم در عوض کتاب کیمیاگر پائول کوئیلو که شهاب عزیز معرفی کردند رو برای من فرستاد و تازه مطالعه این کتاب زیبا رو به اتمام رساندم که خیلی کتاب جالب وتفکر برانگیزیه ومطالعه این کتاب نیز خودش برایم نشانه ای زیبا بوده و در کل پیامش اینه که باید به ندای درونمون اهمیت بدیم و هدف ووظیفه خودمونو از امدن به این زندگی بشناسیم و از طریق نشانه هایی که خدا در مسیر راهمون قرار میده به خواسته های باطنیمون جامه حقیقت بپوشانیم

    پاسخ: سلام ستایش عزیز ، ممنونم از توضیح بسیار زیبات در مورد مسیر معنوی خودت ،
    کاملا درسته ، هر یک وظیفه ای داریم و هر یک مهره ای برای مسیر دیگری هستیم ،
    چه بسا پائولو کوئیلو هم وظیفه داشته تا این کتاب رو بنویسه تا روشنی بخش راه دیگران باشه … هر یک از ما هم در مسیری متفاوت هستیم .

  43. این مطلبتون رو خوندم بسیار زیبا بود
    ممنون از زحمتی که کشیدین
    هر دوتا کمی سخت هستند

    پاسخ: سلام سارا عزیز ، بالاخره هر چیزی نیاز به تلاش داره … ممنون از شما که در نظرات شرکت میکنید .

  44. جان چه باشد با خبر از خیر و شر شاد با احسان و گریان با ضرر

    چون سِرو ماهیّت جان مخبر است هر که او آگاهتر با جانتر است

    روح را تأثیر اللهی بود هر که این را بیش اللهی بود
    __مولوی___
    با تشکر از شما

    پاسخ: با تشکر از شما محمد عزیز

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

قبل از ارسال دیدگاه معادله زیر را پاسخ دهید. *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.